روانشناسی و مشاوره

از روانشناسی بیشتر بدانید

روانشناسی و مشاوره

از روانشناسی بیشتر بدانید

از روانشناسی بیشتر بدانید

  • ۰
  • ۰
این یک سوال مهم است که هر فردی که به دنبال درمان است، باید هنگام تلاش برای پیدا کردن یک درمانگر یا تراپیست از خود بپرسد. همچنین بسیار مهم است که هنگام جستجوی یک درمانگر ذهن خود را باز نگه دارید و بر کلیشه‌های جنسیتی غلبه کنید. مردان و زنان می‌توانند از خدمات درمانی یک درمانگر مرد به اندازه‌ یک درمانگر زن بهره‌مند شوند. ممکن است متخصص پذیرش شما حتی توصیه کند که همزمان با یک درمانگر مرد و یک درمانگر زن کار کنید یا به صورت نوبتی آن‌ها را تغییر دهید.
 
در ادامه توضیح می دهیم که روانشناس مرد برای شما بهتر است یا روانشناس زن؟

 

شیوه برگزاری هم فرق دارد؟
قبل از بررسی تفاوت‌های مشاوره با روانشناس زن یا مرد باید بگوییم در بیشتر موضوعات شیوه برگزاری تاثیری بر کیفیت نهایی مشاوره ندارد. اینکه مشاوره حضوری باشد یا غیرحضوری به انتخاب شما، موضوع مشاوره و شرایط دیگر ارتباط دارد. مثلا به دلیل ایجاد زیر ساخت‌های لازم افراد زیادی تمایل به مشاوره تلفنی پیدا کرده اند که اتفاقا بسیار موثر است و پیشنهاد می شود.

تفاوت‌های بین طرز فکر مردان و زنان
مردان به طور متفاوتی از زنان فکر می‌کنند و زنان نیز به طور متفاوتی از مردان فکر می‌کنند. این همان چیزی است که طبیعت ما را شکل داده و در واقع یک طراحی بسیار هوشمندانه است. مردان و زنان با نقاط قوت و ضعف خود همکاری می‌کنند تا یک واحد بهتر را تشکیل دهند.

زنان تمایل دارند الگوهای فکری مشابهی داشته باشند در حالی که مردان تمایل دارند الگوهای فکری مخالف را به اشتراک بگذارند. این امر منجر به دو دیدگاه متمایز برای هر مساله می شود، یک دیدگاه جانبی و یک دیدگاه از بالا. درست همانطور که شما می توانید یک نقاشی دو بعدی (دو بعدی) را به یک نقاشی سه بعدی (سه بعدی) با یک پرسپکتیو اضافی تبدیل کنید، شما می توانید مشکلات و راه حل های آن ها را با یک پرسپکتیو دیگر به وضوح ببینید.

ترجیحات جنسیتی برای درمانگران
معمولاً یک فرد قبل از شروع جستجو برای یافتن درمانگران، یک جنسیت مورد نظر برای درمانگر خود در ذهن دارد. در ابتدا، بیماران درباره جنسیت درمانگری که می‌خواهند با او ملاقات کنند، بسیار قاطع هستند: مرد یا زن. اغلب، بیماران همچنین به شدت تأکید دارند که نمی‌خواهند درمانگران دید جنسیت خاصی به آنها داشته باشند.

آیا مردان باید با درمانگر مرد و زنان با درمانگر زن ملاقات کنند؟
این یک نظر رایج و پیش‌فرض است که زنان باید به طور خودکار با یک درمانگر زن ملاقات کنند و مردان باید با یک درمانگر مرد. این موضوع درست نیست و در برخی موارد، تطبیق بیمار و درمانگر تنها بر اساس جنسیت می‌تواند منجر به عدم تطابق با مشاور یا درمانگر شما شود.

در مواردی مانند آسیب‌های جنسی، اختلالات جنسی و سایر موضوعات حساس، جنسیت درمانگر ممکن است در تصمیم‌گیری درباره اینکه کدام درمانگر برای شما بهترین است، تأثیر بیشتری داشته باشد. با این حال، متخصصان پذیرش بیماران فراتر از بسیاری از کلیشه‌های جنسیتی و فرهنگی می‌بینند و بر تخصص‌ها و تجربه‌های درمانی تمرکز می‌کنند.

مزایای درمانگر زن در درمان
زنان (به طور کلی) از نظر احساسی بیشتر از مردان می‌توانند دیدگاه خود را درباره نگرانی‌های شما از جنبه احساسی بیان کنند، در حالی که مردان بیشتر منطقی فکر می‌کنند و از دیدگاه منطقی (برای خودشان) یک دیدگاه مکانیکی ارائه می‌دهند. این‌ها دیدگاه‌های بسیار کلی هستند و خودشان کلیشه‌های جنسیتی محسوب می‌شوند؛ هر درمانگر دیدگاه، تجربیات و تحصیلات منحصر به فرد خود را به جلسه درمانی می‌آورد و تعهد آن‌ها باید همیشه فراتر از جنسیت و یا کلیشه‌های اولیه خود باشد.

چرا زنان باید به ملاقات درمانگر مرد فکر کنند؟
بسیاری از بهترین مشاوره‌هایی که زنان دریافت کرده‌اند، از مردان بوده است و به همین ترتیب، بهترین مشاوره‌هایی که مردان دریافت کرده‌اند نیز غالباً از زنان آمده است. زنان بیشتر اوقات مشکلات خود را از دیدگاه دو بعدی (FLAT) خود می‌بینند، اما می‌توانند مشکلات و نگرانی‌های خود را از یک دیدگاه دوم با نظر درمانگر مرد مشاهده کنند.

با استفاده از این دیدگاه برای درک هر دو طرف، زنان بهتر می‌توانند راه‌حل‌های خود را برای مشکلات روانی و عاطفی پیدا کنند. به همین ترتیب، همین فرآیند می‌تواند برای مردانی که با مشاوران زن کار می‌کنند نیز اتفاق بیفتد.

چرا مردان باید به ملاقات درمانگر زن فکر کنند؟
مردان باید برای مسائل عاطفی و روانی خود به درمانگر زن مراجعه کنند تا دیدگاه متفاوتی از نگرانی‌های خود به دست آورند. اغلب، اولین جلسه با یک درمانگر زن می‌تواند دیدگاه زنانه‌ای را درباره مشکلاتشان به مردان نشان دهد. این دیدگاه جدید می‌تواند موفقیت‌های بهتر و سریعتری در درمان ارائه دهد که ممکن است بدون دیدگاه منحصر به فرد یک درمانگر زن به دست نیاید.

مشکلات روابط در مردان در مقایسه با زنان
در درمان و مشاوره برای روابط و روابط جنسی و صمیمی، مردان تمایل دارند که فقط بخواهند مسائل را با یک مرد دیگر مطرح کنند. برعکس، زنان به طور طبیعی تمایل دارند که رازهای جنسی و روابط خود را فقط با یک زن دیگر در میان بگذارند. این موضوع ناشی از استانداردهای اجتماعی ماست. در جامعه، از مردان انتظار می‌رود و به آن‌ها آموزش داده می‌شود که مسائل صمیمیت و روابط یکدیگر را در گروهی از مردان بحث و یاد بگیرند، در حالی که زنان تشویق می‌شوند که بحث‌های خود را درون گروه جنسیتی خود نگه دارند.

روابط بر پایه پیوند تفاوت‌ها ساخته می‌شوند
روابط بر پایه پیوند تفاوت‌ها و شباهت‌ها شکل می‌گیرند. شما با تفاوت‌ها و شباهت‌های یکدیگر آشنا می‌شوید. شما و شریک زندگی‌تان شخصیت‌های خود را با هم ترکیب می‌کنید و رابطه‌تان بخشی از وجود شما می‌شود. نگاهی به روابط خود و تشخیص مشکلات آن به اندازه نگاهی به خود و تشخیص نقص‌های خود دشوار است. به همین دلیل است که معمولاً برای مشکلات رابطه‌مان به نظرات دوستان‌مان رجوع می‌کنیم.

پذیرش یکتایی فرهنگی در درمانگر خود
همان‌طور که باید ایده درمانگری از جنسیت مخالف را پذیرا باشید، باید به تفاوت‌های فرهنگی که شما و درمانگرتان به اشتراک می‌گذارید نیز بپذیرید. حتی اگر در یک رابطه هستید، می‌توانید از دیدگاه فردی در یک رابطه LGBTQ+ بهره‌مند شوید، همان‌طور که زوج‌های همجنس‌گرا، گی و لزبین می‌توانند از دیدگاه یک مرد یا زن heterosexual بهره ببرند.

همان‌طور که شما باید پذیرای ایده یک درمانگر از جنس مخالف باشید، باید آشکارا تفاوت های فرهنگی خود و درمانگرتان را بپذیرید. حتی اگر شما در یک رابطه دگرجنس گرایانه باشید، می توانید از دیدگاه یک فرد در یک رابطه LGBTQ+ بهره مند شوید، همان طور که زوج های عجیب، همجنس‌گرا می‌توانند از دیدگاه یک مرد یا زن دگرجنس‌گرا بهره مند شوند.

همه مردم پس زمینه‌های منحصر به فردی دارند و زمانی که افراد با پس زمینه های مختلف دور هم جمع می شوند و به سادگی صحبت می کنند، زمانی است که جادوی بشریت اتفاق می افتد. یک نفر از ساحل شرقی می‌تواند از دیدگاه یک فرد از ساحل غربی یاد بگیرد، مسیحیان می توانند از فرهنگ و دیدگاه ادیان درس بگیرند و…
با ذهن باز به جستجوی درمانگر بپردازید

بهترین توصیه ما این است به درمانگری که جنسیت مشابه شما ندارد، با ذهن باز نگاه کنید، به‌ویژه در زمینه‌های درمان عاطفی، روانی و صمیمی. پیشرفت‌ها در درمان زمانی اتفاق می‌افتند که مشکلات خود را از دیدگاه متفاوتی ببینید و قادر باشید اقداماتی برای حل آن‌ها انجام دهید. دستیابی به پیشرفت‌ها دشوارتر است اگر فقط در منطقه امن خود باقی بمانید و نتوانید مشکل خود را از زوایای مختلف مشاهده کنید.

مهم است که شما به پس‌زمینه و ویژگی‌های درمانگر خود با ذهن باز نگاه کنید، همان‌طور که برای آن‌ها نیز مهم است که به پس‌زمینه و ویژگی‌های شما با ذهن باز نگاه کنند. قبل از خرید مشاوره با روانشناس از میزان تحصیلات او، داشتن مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران اطمینان حاصل کنید. متاسفانه تعداد روانشناس‌‌نماهای زرد هر روز بیشتر می‌شود و مردم از این افراد آسیب های زیادی دیده اند!

 

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

 

نام دیگر وسواس فکر OCD می‌باشد و از علائم آن این است که برخی افکار ناخواسته به سراغ فرد آمده و او نمی‌تواند آنها را کنترل نماید. افرادی که دچار OCD می‌شوند افکار ناخواسته‌ای را تکرار می‌کنند. فردی که درگیر وسواس فکری می‌باشد در خصوص رفتارهای خود اختیاری نداشته و نیرویی درونی وی را وادار به این کار می‌کند که متأسفانه مشکل‌ساز می‌شود. قطعاً می‌توان با وسواس فکری مقابله کرد. 

 

با کمک‌گرفتن از یک مشاور فردی باتجربه و با انجام راهکارهای متفاوت قطعاً در درمان OCD موفق خواهیم بود. البته باید توجه داشت که پیش‌نیاز این درمان خواست و اراده فرد می‌باشد. برای درمان وسواس فکری باید دقت داشت تا حتی در روند درمان نیز وسواس نداشته باشیم. برخی افراد پس از مراجعه به درمانگر و دریافت فهرست تمرین درمان، آن را به‌صورت وسواس‌گونه‌ای انجام می‌دهند. درصورتی‌که تمرین‌ها را باید بر اساس نیرو و انرژی خود انجام دهیم. بعد از جلسه اول معمولاً لیست تمرین به بیمار داده می‌شود. بهتر است روند تمرین با نظارت مشاور انجام شود تا از نتیجه مطلوب محروم نشویم.

راه‌های درمان وسواس

امروزه راه‌های مختلفی برای درمان شناخته شده است. اگر درمان به‌موقع انجام نشود باعث بروز مشکلات عدیده‌ای در زندگی فرد می‌شود. مشکلاتی نظیر انزوا و گوشه‌گیری از تبعات عدم درمان وسواس می‌باشد. بهتر است در کنار روش‌های مختلف درمان وسواس، از روش‌های خودیاری نیز استفاده شود. برخی از این روش‌ها را با هم مرور می‌کنیم:

  • روش اول: فعالیت بدنی و ورزش منظم تأثیر مثبتی در روند درمان دارد. تمرینات ورزشی روزانه بهتر است چند نوبت در روز انجام شود. مثلاً پنج تایم 10 دقیقه‌ای.
  • روش دوم: با دیگران ارتباط داشته باشیم. تنهایی وسواس را تشدید می‌کند. ارتباط با خانواده و یا دوستان و بیان مشکلات می‌تواند تا حدودی مشکل وسواس را درمان نماید.
  • روش سوم: میزان خواب و استراحت باید به میزان کافی باشد.
  • روش چهارم: ورزش‌های یوگا، مدیتیشن و….تکنیک‌های مناسبی در درمان فشارهای ذهنی وسواس می‌باشند.

باید توجه داشت که ضربه‌های روحی نقش به سزایی در ایجاد وسواس ذهنی دارند.

درمان وسواس فکری

وسواس فکری در زنان و مردان به یک اندازه روی می‌دهد؛ اما  این وسواس عموماً در مردان از سنین پایین‌تری اتفاق می‌افتد. به دلیل ترس از قضاوت دیگران  و همچنین شرم و خجالت، درمان به تأخیر می‌افتد. وسواس فکری نتیجه اغراق در روند طبیعی روان‌شناختی می‌باشد، اما قطعاً قابل‌درمان می‌باشد و درمان رابطه مستقیمی به میزان تأثیر آن بر زندگی افراد دارد. برای درمان وسواس فکری:

  1. درمان از طریق روان‌شناختی: برخی از درمان‌ها کمک می‌کند بدون اجبار، با افکار وسواسی خود روبرو شویم. باید با درمانگر خود همکاری نماییم تا بتوانیم مشکلات را به دسته‌های جداگانه تفکر، احساسات و… طبقه‌بندی نماییم. درمانگر کمک می‌کند تا بیمار بدون ازبین‌بردن ترس و افکار وسواسی با آنها روبرو شود. بیمار قبل از پرداختن به افکار سخت‌تر، به مواردی می‌پردازد که حداقل اضطراب را دارد.
  2. دارو: دارویی که درمانگر تجویز می‌کند از نوع ضدافسردگی می‌باشد که می‌تواند با تغییر تعادل شیمیایی در مغز به بهبود بیمار کمک نماید. برای اختلال وسواس خفیف یک دوره کوتاه درمان توصیه می‌شود. اما اگر وسواس فکری شدت زیادی داشته باشد قاعدتاً طول دوره درمان طولانی‌تر می‌باشد.

درهرصورت امکان دارد مدت زیادی طول بکشد تا تأثیر درمان داروهای افسردگی مشاهده شود.

درمان وسواس تقارن

وسواس تقارن یا وسواس قرینه یکی از انواع شایع وسواس می‌باشد که موجب صدمات جسمی و روحی می‌شود. این وسواس در اوایل سنین کم بروز می‌کند و معمولاً دیگران آن را تأیید می‌کنند؛ زیرا از دید بزرگ‌ترها این بیماری از فرزندشان فردی منظم و مرتب می‌سازد. افرادی که دچار وسواس تقارن می‌شوند بر روی نحوه قرارگرفتن اجسام حساس هستند و در مواردی که اجسام نامرتب بر سر جای خود قرار داشته باشند دچار ناراحتی و حساسیت می‌شوند. این افراد حتی نسبت به دستخط‌هایی که مرتب نوشته نشده باشند حساسیت دارند. در بیماری قرینگی یا تقارن، فرد زمان زیادی را صرف مرتب نمودن اجسام می‌کند. این افراد گاهی دچار خرافات نیز می‌شوند به طور مثال عنوان می‌کنند اگر وسایل مرتب سر جای خود قرار نگیرد مادرم تصادف می‌کند! جالب است این فرد با علم به اینکه تفکرش مضحک می‌باشد، اما باز اصرار بدان دارد. گاهی ابتدایی‌ترین وسواس‌ها به مسائل بزرگ و پیچیده تبدیل خواهد شد. افرادی که دچار وسواس تقارن می‌شوند باید هرچه سریع‌تر به روانپزشک یا روان‌شناس مراجعه نمایند. به روش‌های زیر می‌توان اقدام به درمان وسواس قرینگی کرد:

  • درمان شناختی – رفتاری: این روش درمان، روشی گفتاری می‌باشد که به بیمار کمک می‌کند تا علت‌های فکری که این بیماری را تغذیه می‌کند را شناسایی نماید. پس از اینکه این الگوها و علت‌ها مشخص شد به بیمار کمک می‌شود تا  با آنها مقابله نموده و آنها را مرتفع نماید.
  • درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن‌آگاهی: در این روش به بیمار آموزش داده می‌شود که افکار مزاحم هیچ تسلطی بر آنها ندارد و تنها زمانی که به آنها پاسخ داده شود این افکار پررنگ و همچنین ترس‌ها تقویت خواهند شد. فن ذهن‌آگاهی شامل تمرینات تنفسی، مدیتیشن و تجسم هدایت شده می‌باشد.

درمان وسواس ترس از بیماری

یکی از انواع مشکلات اضطراب، ترس از بیماری می‌باشد. در این اختلال فرد بدون اینکه هیچ علائم بیماری داشته باشد از بیمار شدن هراس دارد. در این ترس فرد بیمار تمرکز بیش از اندازه به جسم خود دارد به حدی که عملکرد روزانه وی را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد. درمان شناختی رفتاری مؤثرترین روش در بهبود این بیماری می‌باشد. اما اگر این اختلال شدت زیادی داشته باشد می‌توان از داروهای مهارکننده نظیر فلوکستین، سرترالین و….. استفاده نمود البته مصرف این داروها باید با روان‌درمانی همراه باشد برای غلبه بر ترس از بیماری می‌توان روش‌های زیر را انجام داد:

  1. اعتراف به ترس نماییم: باید به خودمان تلقین نماییم که ترس نمی‌تواند یک ضعف باشد.
  2. سبک زندگی خود را تغییر بدهیم: باید نسبت به همه امور نگرشی مثبت داشته باشیم. با تغییر سبک زندگی، ترس و اضطراب به میزان قابل‌توجهی از بین می‌رود.
  3. باید به خودمان گوشزد کنیم که سالم هستیم: باید بر سلامتی خود تمرکز نماییم و همواره به خودمان بگوییم که «من سالم هستم».
  4. تفریحات سالم را برای خود مشخص نماییم: اوقات فراغت خود را به تفریحات سالم اختصاص بدهیم و از توجه بیش از اندازه به جسم خود دست برداریم.
  5. به دنبال افکار تحریک‌کننده نباشیم: باید بدانیم چه افکاری باعث حساسیت و تحریک ما می‌شود باید به آنها بی‌اعتنا بود و به‌سلامتی خود اهمیت بدهیم
  6. و.……

 درمان وسواس تکراری

وسواس اجباری به عملی گفته می‌شود که تکراری فیزیکی یا تکراری ذهنی می‌باشد. وسواس چک‌کردن یکی از نشانه‌های بارز این اختلال می‌باشد. در این نوع بیماری فرد به ورطه تکرار وسواس خود می‌افتد و ناخواسته چندین بار آن را انجام می‌دهد و هر بار با وجود اطمینان‌یافتن از آن، مجدد مرتکب آن کار می‌شود و به‌نوعی دچار وارسی افراطی می‌شود. مبتلایانی که دچار وسواس چک‌کردن امور هستند پس از هر بار انجام قدری از اضطرابشان کم می‌شود؛ اما وسواس فکری آنها را از بین نمی‌برد. باید گفت این بیماری قابل‌درمان می‌باشد شاید در درمان به طور کامل این اختلال از بین نرود اما می‌تواند علائم آن را واپایش کند تا روند زندگی بیمار قدری بهتر شود. روند درمان بسته به نوع اختلال ممکن است طولانی‌مدت و یا کوتاه‌مدت باشد. از دو روش روان‌درمانی و یا دارودرمانی می‌توان به بهبود این بیماری دست پیدا نمود البته در برخی افراد این دو روش باید توأم با یکدیگر انجام شود.

درمان وسواس جوانان

در برخی از نوجوانان وسواس عاملی شایع می‌باشد جوانانی که قصد آغاز زندگی مستقل را داشته باشند، وسواس می‌تواند در رشد اجتماعی و رشد ذهنی آنها و همچنین در محیط‌های اجتماعی مثل دانشگاه، اثر منفی داشته باشد. جوان دانشجویی که در محیط خوابگاه با هم دانشجویان خود زندگی می‌کند با داشتن وسواس دچار استرس و اضطراب خواهد شد. می‌توان گفت وسواس در جوانان همچون بیماری میگرن، آسم، و…. یک بیمار مزمن می‌باشد و امکان دارد هرگز به طور کامل درمان نشود. گاهی اوقات باید اطرافیان و خانواده جوانانی که درگیر وسواس هستند، با شرایط او آشنا باشند و بتوانند با شرایط او سازگار شده و بدانند چگونه با او زندگی کنند. اما این به معنای درمان‌شدن جوانان تعبیر نمی‌شود. جوانان درگیر وسواس را می‌توان با روان‌درمانی و گاهی اوقات با برخی از داروها درمان نمود به‌طوری‌که انگار وجود ندارد. پس از مدتی که از دوره درمان‌جوان بگذرد وی یاد می‌گیرد که چگونه با خودش رفتار نماید و چگونه کارها و افکار وسواس‌گونه را در خودکنترل نماید.

درمان شناخت رفتاری بهترین راه درمان جوانان درگیر وسواس می‌باشد. این درمان همواره جواب می‌دهد و درمان‌کننده وسواس فکری جوانان می‌باشد.

 

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

«متاسفم! تموم کرده! اگه یه دیقه زودتر می‌رسید…» وقتی پای سلامتی در میان است، اهمیت وقت‌شناسی دوچندان می‌شود. سلامتی به دو بعد جسمانی و روانی تقسیم می‌شود و هر دو از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. ما بزرگ‌ترها وقتی با مشکلی در زمینه بهداشت جسم و روان مواجه می‌شویم، خیلی زود آن را شناسایی و به متخصص مراجعه می‌کنیم؛ اما کودکان معمولا متوجه مشکل نمی‌شوند یا به هر دلیلی از بیان آن اجتناب می‌کنند. به همین دلیل، شما برای حفظ سلامت روان کودک باید در مورد اینکه چه زمانی باید کودک را پیش روانشناس برد، اطلاعات دقیقی داشته باشید و بدانید چه زمانی فرزندتان به روانشناس کودک نیاز دارد.

 

چرا به روانشناس کودک مراجعه می کنیم؟

قدیم‌ترها کودکان را «بزرگسالان کوچک» می‌نامیدند و جز از لحاظ جسمانی، بین کودک و بزرگسال تفاوتی قائل نمی‌شدند؛ اما امروزه روان‌شناسان نظر دیگری دارند. به اعتقاد پیاژه، از پیشگامان روان‌شناسی نوین کودک، شیوه‌های تفکری و رفتاری بچه‌ها با بزرگسالان تفاوت دارد و آن‌ها دنیا را به گونه متفاوتی از ما درک می‌کنند. اگر دنیای آن‌ها با ما متفاوت است، پس برای فهم نحوه برخورد درست با بچه‌ها باید از متخصص حوزه کودک و نوجوان کمک بگیریم.

کودکان از مهارت‌های کلامی و ارتباطی ضعیف‌تری نسبت به بزرگسالان برخوردارند و تشخیص مشکلات آن‌ها با روندهای معمول مصاحبه بزرگسالان امکان‌پذیر نیست. به همین دلیل، روان‌شناسان از تکنیک‌های خاصی مانند تفسیر نقاشی کودکان و بازی‌درمانی برای شناخت مشکلات زیربنایی بچه‌ها استفاده می‌کنند. بنابراین، برای درک مشکلات فرزندان و نحوه برخورد درست با آن‌ها، مراجعه به روان‌شناس کودک ضروری است. 

پیشنهاد مطالعه: بازی درمانی برای کودکان و کاربردهای ارزشمند آن

 

اهمیت بردن به موقع کودک پیش روانشناس

از نظر اکثر ما، تنها بیماری‌های جسمانی مشکل محسوب می‌شوند و نیازمند پیگیری فوری و جدی هستند؛ اما برای درمان اختلالات روانی نیز خیلی زود دیر می‌شود. به اعتقاد اکثر مکاتب روان‌شناسی، تجارب و مشکلات دوران کودکی، شکل‌دهنده شخصیت ما در بزرگسالی هستند؛ یعنی اگر مشکلات دوران کودکی به موقع حل نشوند، در بزرگسالی تا حدود زیادی نسبت به درمان مقاومت می‌کنند. به زبان ساده‌تر، هرچه یک عادت یا ویژگی شخصیتی ناسالم به مدت ‌طولانی‌تری همراه کودک باشد، اصلاح و درمان آن سخت‌تر خواهد شد. بنابراین، بردن به موقع کودک پیش روان‌شناس از اهمیت زیادی برخوردار است.

 

 

روانشناس کودک چه کسی است؟

به روان‌شناسان متخصص در زمینه رشد کودک‌ونوجوان که برای تشخیص و درمان اختلالات ناشی از مشکلات رفتاری و هیجانی این گروه سنی آموزش دیده‌اند، روان‌شناس بالینی کودک‌ونوجوان گفته می‌شود. به دلیل اهمیت سلامت روان کودکان، برخی دانشجویان به صورت تخصصصی تحت رویکردهای درمانی خاصی مانند درمان شناختی رفتاری برای اختلالات کودکان و نوجوانان آموزش دیده‌اند. روان‌شناسان کودک، به آشنایی والدین، مربیان و معلمان از دنیای کودکانه و بهترین شیوه برخورد با نیازهای بچه‌ها کمک می‌کنند. آن‌ها با تخصص در 5 حوزه زیر، به اصلاح و درمان مشکلات روانی کودکان می‌پردازند:

  • مراحل رشد جسمانی، شناختی و هیجانی-اجتماعی
  • دوره‌های حساس رشد جسمانی، شناختی و هیجانی-اجتماعی، مانند دوره حساس یادگیری زبان یا بلوغ
  • مشکلات رفتاری خاصی مانند شب ادراری کودکان
  • مشکلات هیجانی بچه‌ها، مانند ترس‌ از دست‌ دادن والدین
  • تعاملات اجتماعی کودکان، مانند نحوه مدیریت تعارض

از کجا بفهمم فرزندم به روان‌شناس نیاز دارد؟

برای والدین، فهم زمان دقیق نیاز فرزند به روان‌شناس کمی مشکل است. دیگران شاید مشکل کودک را چیزی گذرا و موقت بدانند و به شما برچسب حساس‌بودن بزنند. متاسفانه، چک‌لیست دقیق و کاملی برای تصمیم‌گیری در مورد زمان دقیق مراجع به روان‌شناس وجود ندارد و این موضوع تا حدودی به تصمیم شخصی شما بستگی دارد. در واقع، صحبت با یک متخصص در اکثر مواقع به حل بهتر مشکلات‌ هیجانی و ارتباطی فرزندان کمک می‌کند. حتی اگر مشکل کودک موقتی یا مربوط به دوره‌ سنی خاصی باشد، درمان باعث مواجهه بهتر او و شما با آن خواهد شد. در ادامه به چند مورد از زمان‌های نیاز کودک به روان‌شناس اشاره می‌کنیم.

مواجهه با موقعیت های استرس زا

بعضی بچه‌ها حساس‌تر از بقیه هستند و نسبت به حوادث استرس‌زا، واکنش‌های هیجانی منفی بیشتری نشان می‌دهند؛ بنابراین، با مشاهده کوچک‌ترین علائم استرس و اضطراب در هنگام مواجهه فرزند با رویدادهای آسیب‌زا، از روان‌شناس کمک بگیرید. مسائلی مانند قلدری در مدرسه، بدرفتاری کلامی و فیزیکی، ضعف سلامت جسمانی، طلاق والدین، تولد فرزند جدید و تغییر محل زندگی از موقعیت‌های استرس‌زای رایج هستند که به بروز مشکلاتی مانند سندروم خستگی مزمن در کودکان و نوجوانان منجر شوند.

استرس‌های مزمن می‌توانند یکی از دلایل بروز مشکلات زبانی مانند لکنت زبان در کودکان باشند.

 

سرکشی و تندخویی نامتناسب با سن و محیط کودک

اگر رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشگرانه فرزندتان بیش از حد موردانتظار برای سن و محیط اجتماعی او است، از روان‌شناس کمک بگیرید. اختلالات زیادی مانند اختلالات رفتاری تخریبی، اختلال سلوک و بیش فعالی کودکان در بروز این رفتارها تاثیرگذار هستند. درمان این مشکلات در دوران کودکی بسیار راحت‌تر است و به رشد و موفقیت بیشتر فرزندتان کمک خواهد کرد.

 

بدتر شدن تدریجی مشکل

گاهی شروع یک مشکل طبیعی، اما ادامه‌یافتن و شدت‌گرفتن آن غیرطبیعی است. به عنوان مثال، بچه‌ها در حدود 2-3 سالگی، تا حدودی لجباز می‌شوند و سپس این لجبازی به مرور فروکش می‌کند. اگر با وجود تمام تلاش‌ها و امتحان‌کردن راه‌حل‌های مختلف، لجبازی کودک روز به روز بدتر شود، احتمالا نشانه یک مشکل زیربنایی مانند حساسیت اضطرابی او باشد. در این مواقع، برای درمان کودک لجباز باید از روان‌شناس کمک بگیرید. 

تجارب دردناک هیجانی (تروما)

شدت برخی از تروماهای دوران کودکی به حدی است که منجربه اختلال استرس پس از ضریه (تروما) و اختلال پانیک یا وحشتزدگی در کودکان و نوجوانان می‌شود. اگر فرزندتان بعد از رویداد استرس‌زای شدیدی مانند از دست‌دادن پدر/مادر، تصادف یا کودک آزاری جنسی، با مشکلات هیجانی مانند کابوس شبانه مواجه شد، حتما و حتما از روان‌شناس بالینی کودک‌ونوجوان کمک بگیرید. عدم درمان این اختلال در دوران کودکی، احتمال بروز افسردگی، اضطراب، وسواس کودک و خودکشی در نوجوانی و بزرگسالی را افزایش می‌دهد. 

 

تغییرات شخصیتی افراطی و نامعمول

گاهی اخلاق و رفتار کودک به یک‌باره تغییر می‌کند. به عنوان مثال، از فردی برونگرا و پرجنب‌وجوش، به فردی درونگرا و گوشه‌نشین یا از فردی درس‌خوان به دانش آموزی تنبل تبدیل می‌شود. چنین تغییر و تحولاتی، به ندرت ناشی از عوامل طبیعی و سازگارانه هستند؛ پس احتمالا مشکل تشخیص داده‌نشده‌ای مانند ابتلا به اختلال یادگیری بر سر راه فرزندتان وجود دارد. در مواجهه با مسائلی مانند تشخیص و درمان اختلالات یادگیری، حتما از روا‌ن‌شناس کمک بگیرید. همچنین می‌توانید از مقاله اختلالات یادگیری برای آشنایی بیشتر استفاده کنید.

 

مشکلات تحصیلی

وجود مشکلاتی مانند بیش فعالی یا دیرآموزی، باعث بروز مشکلات تحصیلی در بچه‌ها می‌شود. این مشکلات اگر به موقع درمان نشود، باعث ازبین‌بردن انگیزه درس و تحصیل در آن‌ها می‌شود؛ پس حتما با روان‌شناسان و مشاوران مدرسه برای تشخیص و درمان مشکلاتی مانند اختلالات یادگیری و کودکان دیرآموز مشورت کنید. 

ضعف در مهارت های ارتباطی و دوست یابی

تعاملات اجتماعی سالم و نحوه مدیریت تعارضات ارتباطی، یکی از مهم‌ترین عوامل سلامت روان کودک است. ضعف در مهارت‌های ارتباطی و دوست‌یابی بچه‌ها احتمالا به مسائلی مانند اختلال طیف اوتیسم، خجالتی‌بودن کودک، اضطراب اجتماعی، حسادت، خودشیفتگی و پیامدهای آن مانند طرحواره استحقاق در نوجوانان مربوط است. روان‌شناسان به شما در تشخیص و درمان این مشکلات کمک می‌کنند.

اضطراب و استرس بیش از حد

اضطراب‌های کودکی درمان‌نشده به‌مرور شدید و شدیدتر می‌شوند و بر تمام زندگی فرزندتان سایه می‌اندازند. اگر فرزندتان به صورت افراطی احساس نگرانی می‌کند و این موضوع باعث اختلال در عملکرد مدرسه، بی‌اشتهایی کودک، بدخوابی و مشکلاتی از این دست می‌شود، حتما با یک روان‌شناس مشورت کنید. به دلیل شدت‌ بیشتر ترس‌ها در سنین ابتدایی، مشکلاتی مانند فوبیا در کودکان را جدی بگیرید و در اسرع وقت برای درمان‌شان اقدام کنید.

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

وقتی زوج‌ها از هم جدا می‌شوند، اغلب عدم قطعیت وجود دارد و احساسات در اوج خود هستند و تمرکز بر استراتژی، محاسبات و نیازهای آینده را دشوار می‌کند. این می‌تواند منجر به اشتباهاتی در فرآیند توافق شود. در این مقاله، ترنس ترینور، شریک خانوادگی ما، نحوه جلوگیری از اشتباهات هنگام مذاکره برای توافق طلاق و نکاتی را که باید در طول مذاکرات در نظر داشت، شرح می‌دهد.

۱. لحن
قانون طلاق «بدون تقصیر» که سال گذشته تصویب شد، به جدایی زوج‌ها کمک زیادی کرده و به آنها فرصت داده تا بدون مقصر جلوه دادن یکی از طرفین، تأمل کنند. ارتباطات بین زوجین باید آشتی‌جویانه و سازنده باشد، از جمله مکاتبات وکلا. با این حال، ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که نیاز به رویکردی قاطع و محکم داشته باشد، زمانی که مکاتبات یا تعاملات «تند» می‌شوند؛ این ممکن است منجر به ستیزه‌جویی و خصومت بیشتر یکی از طرفین یا هر دو شود، که معمولاً معادل مذاکرات طولانی و هزینه‌های حقوقی بالاتر برای رسیدن به یک راه‌حل است.

۲. گوش دهید
در موارد متعددی، مسائلی که در مکاتبات غیرقابل حل به نظر می‌رسیدند، می‌توانند در یک جلسه میزگرد/میانجیگری بهتر بررسی شوند تا راهی برای پیشرفت توافق‌شده پیدا شود. کلید هر مذاکره خوب، گوش دادن است. اغلب سرنخ‌هایی در مورد آنچه برای طرف مقابل مهم است، ارائه می‌شود و حداقل، اغلب اعترافاتی صورت می‌گیرد که ممکن است هنگام تلاش برای حل یا بررسی استدلال‌های طرف مقابل مفید باشد. همچنین درک آنچه برای موکل معنادار است، بسیار مهم است، نه برای وکیل.

۳. اولین پیشنهاد ممکن است بهترین پیشنهاد باشد.
در مراحل اولیه، ممکن است ارزیابی‌ها نهایی نشده باشند و افشای اطلاعات مالی لازم باشد. این امر می‌تواند مشاوره دادن به موکلان در مورد اینکه چه توافقی می‌تواند مطلوب یا نامطلوب باشد را برای وکلا دشوار کند، اگر غیرممکن نباشد. وقتی هر دو طرف درک خوبی از ارزش دارایی‌های زناشویی، درآمد خانواده و نیازهای آینده خود داشته باشند، آسان‌تر است. ممکن است در ابتدا یک پیشنهاد سخاوتمندانه ارائه شود تا در هزینه‌های حقوقی صرفه‌جویی شود یا به دلایل دیگر (گاهی اوقات احساس گناه). هنگام بررسی پیشنهادات اولیه، خطرات ذاتی وجود دارد، به عنوان مثال، ممکن است چیزی از قلم افتاده باشد، یا ارزش دارایی‌ها به طور کامل بررسی نشده باشد. با این حال، مواقعی وجود دارد که پس از بررسی کامل این موارد، طرفی که پیشنهاد اولیه را ارائه داده است متوجه می‌شود که بیش از حد سخاوتمندانه است و آن را پس می‌گیرد. در نهایت، اگر پیشنهادی سخاوتمندانه به نظر برسد و احساس شود، ممکن است بهترین پیشنهادی باشد که دریافت خواهید کرد. نکته مثبت دیگر این است که هزینه‌های حقوقی شما بسیار کمتر از زمانی خواهد بود که مذاکرات طولانی شود.

۴. طرح دعوی بر اساس اصول
مسائل جزئی گاهی اوقات می‌توانند مانعی برای رسیدن به توافق باشند، بنابراین بررسی کلی توافق یا تصویر بزرگ مهم است. اگرچه مذاکرات اصولی بر اساس چگونگی اعمال قانون بر حقایق همچنان مهم است، اما معمولاً وقتی یکی از طرفین از کوتاه آمدن یا مصالحه در مورد یک یا چند موضوع خودداری می‌کند، این امر می‌تواند مذاکرات را به طور جدی به خطر بیندازد. بنابراین، گاهی اوقات مهم است که از مذاکرات یک قدم عقب برویم و به طور کامل ارزیابی کنیم که آیا می‌توان به مصالحه مشترک دست یافت یا اینکه پیگیری یک موضوع به سادگی نامتناسب است، زیرا هزینه‌های بحث در مورد این موضوع بیشتر از سود احتمالی دریافتی است.

۵. افشای مالی
همه طرفین موظفند در افشای مالی خود کامل و صریح باشند. اگرچه برای وکلا مهم است که دستورالعمل‌های موکل خود را «بررسی واقعیت» کنند، اما مواقعی وجود دارد که موکلان «چیزهایی را فراموش می‌کنند» یا افشا نمی‌کنند. وقتی حقیقت آشکار می‌شود، آن شخص اعتبار خود را در دادگاه از دست می‌دهد یا حتی ممکن است به عنوان توهین به دادگاه شناخته شود. بهتر است در مورد امور مالی خود رک و صادق باشید و به مشاوران حقوقی خود اجازه دهید تا در مورد بهترین استراتژی برای به کارگیری به شما مشاوره دهند، استراتژی‌ای که ممکن است در صورت عدم افشای سطح مورد نیاز توسط آن طرف از بین برود. آنچه طرف مقابل ممکن است بداند را دست کم نگیرید!

۶. پنج گام جلوتر فکر کنید.
در طول مذاکرات مالی، باید از قبل در مورد چگونگی ارائه پرونده توسط طرف مقابل یا نحوه برخورد با مسائل در یک پرونده فکر کنید. مهم است که در نظر بگیرید که آیا با توجه به هزینه‌های مربوطه، دنبال کردن همه راه‌ها در یک پرونده نامتناسب است یا خیر. ممکن است ارائه یک امتیاز در ازای امتیازات دیگر از طرف مقابل، مزیتی داشته باشد. بهتر است همیشه با وکیل خود روراست باشید تا او از دیدگاه‌ها و ترجیحات شما مطلع شود. البته، مواقعی وجود دارد که مناسب است به یک پرونده به روشی متفاوت نزدیک شوید. با این حال، اگر وکیل از آنچه برای شما مهم است آگاه باشد، می‌توان یک پیشنهاد یا پیشنهاد متقابل را به گونه‌ای تنظیم کرد که به بهترین شکل اهداف شما را برآورده یا به آنها دست یابد.

۷. ریسک دعاوی حقوقی
اغلب مسائل کلیدی به شواهد شفاهی ارائه شده در دادگاه بستگی دارد. حتی زمانی که یک شاهد با اعتماد به نفس نظرات خود را به قاضی بیان می‌کند، ممکن است عملکرد خوبی نداشته باشد. بنابراین مدیریت «ریسک دعاوی حقوقی» هنگام تصمیم‌گیری مهم است، یعنی ممکن است روز خوبی در دادگاه داشته باشید یا روز بدی، و این اغلب تا زمانی که هزینه‌های هنگفتی متحمل نشوید، مشخص نخواهد شد. توصیه می‌شود در یک روز عالی در دادگاه، همه چیز را به خطر نیندازید، زیرا گاهی اوقات «ستاره‌ها با هم جور در نمی‌آیند» و تصمیم قضایی ممکن است نسبت به یک توافق مصالحه‌آمیز، نامطلوب‌تر باشد. به جای سپردن آن به دست قاضی که می‌تواند غیرقابل پیش‌بینی باشد یا نظرات خاصی در مورد یک موضوع داشته باشد، یک توافق مذاکره‌ای یا میانجیگری می‌تواند گزینه بهتری باشد.

۸. آخرین پیشنهاد
اغلب در مذاکرات می‌شنوید که این «آخرین پیشنهاد» یکی از طرفین است. با این حال، اغلب این درست نیست. همیشه جایی برای مصالحه و بررسی خطرات وجود دارد. همچنین، اگر طرف مقابل پیشنهاد متقابلی ارائه دهد، طرفی که گفته این «آخرین پیشنهاد» اوست، جایی برای رفتن ندارد. آخرین پیشنهاد به ندرت وجود دارد، زیرا حتی اگر بهترین نتیجه را در دادگاه داشته باشید، زمانی که هزینه‌های بحث در مورد این نکته را کسر می‌کنید، ممکن است در وضعیت بدتری قرار بگیرید.

اگر در مورد دعاوی مربوط به جبران خسارت مالی در طلاق سؤالی دارید و مایلید شرایط خود را با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار دهید، لطفاً با ترنس ترینور تماس بگیرید.

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

 

هدف علم روانشناسی درک و توضیح فرایندهای ذهنی، رفتارها و تجربیات انسانی است. این علم به دنبال پاسخ به این پرسش‌هاست که چرا انسان‌ها به شیوه‌ای خاص فکر، احساس و عمل می‌کنند. 

چهار هدف اصلی روان‌شناسی عبارتند از:

  • توصیف

توصیف رفتار یا شناخت، اولین هدف روان‌شناسی است. این امر می‌تواند به پژوهشگران امکان دهد قوانین کلی رفتار انسانی را تدوین کنند. برای مثال، ایوان پاولوف با توصیف پاسخ سگ‌ها به محرک‌های مختلف، به توسعه قوانین یادگیری معروف به نظریه شرطی‌سازی کلاسیک کمک کرد.

  • توضیح

پس از توصیف قوانین کلی رفتار، گام بعدی توضیح چگونگی و چرایی وقوع این روند است. روان‌شناسان نظریه‌هایی را برای دلایل و عوامل زیربنایی رفتارها، از جمله تاثیرات زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی ارائه می‌دهند. 

  • پیش‌بینی

روان‌شناسی با استفاده از یافته‌های تحقیقات تجربی، رفتار آینده را پیش‌بینی می‌کند. اگر پیش‌بینی تأیید نشود، ممکن است توضیحی که بر اساس آن ارائه شده نیاز به بازنگری داشته باشد. 

  • تغییر

پس از توصیف، توضیح و پیش‌بینی رفتار، روان‌شناسی راهکارهایی برای تغییر یا بهبود رفتارها ارائه می‌دهد. برای مثال، مداخلاتی مبتنی بر شرطی‌سازی کلاسیک، مانند حساسیت‌زدایی منظم، برای درمان افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی استفاده شده است.

انواع روانشناسی چیست؟ 

از زمان ظهور روانشناسی به‌عنوان یک رشته علمی مستقل در اواخر قرن نوزدهم، حوزه‌های مطالعاتی متمایز متعددی پدید آمده‌اند. روان‌شناسی یک رشته گسترده و متنوع است که مطالعه تفکر، رفتار، رشد، شخصیت، احساسات و انگیزه را شامل می‌شود؛ در نتیجه، زیرشاخه‌ها و حوزه‌های تخصصی مختلفی در این علم شکل‌گرفته‌اند که اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند. در ادامه، برخی از حوزه‌های اصلی روان‌شناسی معرفی شده‌اند:

  • روانشناس بالینی

روانشناسی بالینی (Clinical Psychology)، شاخه‌ای است که به ارزیابی، تشخیص، درمان و پیشگیری از اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری می‌پردازد. این گرایش بر جنبه‌های فکری، عاطفی، زیستی، روان‌شناختی، اجتماعی و رفتاری عملکرد انسان در طول عمر، در فرهنگ‌ها و سطوح اجتماعی-اقتصادی مختلف تمرکز دارد و به ترویج سازگاری، تطبیق و رشد شخصی کمک می‌کند. روانشناسان بالینی، با استفاده از روش‌های علمی و تکنیک‌های درمانی، به افراد کمک می‌کنند تا با مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت، فوبیا، یا تروما مقابله کنند.

در بخش کلینیک اپلیکیشن ایمپو شما می‌توانید با مشاهده امتیاز و نظرات کاربران دیگر درباره متخصصان مختلف، روان‌شناس یا مشاور مناسب خود را انتخاب کنید. علاوه بر این، در بخش اشتراک تجربه اپلیکیشن ایمپو، امکان گفت‌وگو و تبادل نظر با سایر کاربران فراهم است تا بتوانید از تجربیات و دیدگاه‌های دیگران بهره‌مند شوید.

  • روانشناسی شخصیت

روانشناسی شخصیت (Personality Psychology)، به مطالعه چگونگی شکل‌گیری و توسعه شخصیت می‌پردازد. شخصیت منحصربه‌فرد شما، هویت شما را شکل می‌دهد و بر همه چیز، از روابط گرفته تا سبک زندگی‌تان، تاثیر می‌گذارد. از‌این‌رو، مطالعه روان‌شناسی شخصیت می‌تواند برای آشنایی با ماهیت شخصیت، نظریه‌های مربوط به توسعه آن، روش‌های ارزیابی شخصیت و بررسی اختلالات شخصیتی کمک کند. روان‌شناسان شخصیت وظیفه ارزیابی، تشخیص و درمان اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت نمایشی را بر عهده دارند.

  • روانشناسی تربیتی

روانشناسی تربیتی (Educational Psychology)، بر مطالعه فرایندهای یادگیری، رشد شناختی، عاطفی و اجتماعی افراد در محیط‌های آموزشی تمرکز دارد. این رشته به بررسی چگونگی یادگیری انسان‌ها، عوامل مؤثر بر یادگیری و روش‌های بهبود فرایند آموزش‌و‌پرورش می‌پردازد. روان‌شناسان تربیتی، با استفاده از نظریه‌ها و تحقیقات علمی، به معلمان، مدیران آموزشی و والدین کمک می‌کنند تا محیط‌های آموزشی موثرتری ایجاد کنند و به دانش‌آموزان در دستیابی به پتانسیل کامل خود یاری رسانند.

  • روانشناسی رشد

روانشناسی رشد (Development Psychology)، حوزه‌ای است که به رشد و توسعه انسان در طول عمر، از جمله توانایی‌های شناختی، اخلاق، عملکرد اجتماعی، هویت و سایر جنبه‌های زندگی انسان از بدو تولد تا پایان عمر می‌پردازد. این رشته بررسی می‌کند که چگونه افراد در طول زمان رشد می‌کنند، یاد می‌گیرند و با محیط خود سازگار می‌شوند. مهارت‌های حرکتی، حل مسئله، درک اخلاقی، زبان، احساسات، شخصیت، خودپنداره، شکل‌گیری هویت، ساختارهای ذهنی ذاتی و چگونگی تعامل فرد با عوامل محیطی و تاثیر آن بر رشد از جمله موضوعات مورد بحث در روان‌شناسی رشد هستند.

  • روانشناسی عمومی

روانشناسی عمومی (General Psychology)، شاخه‌ای از روان‌شناسی است که اصول و مفاهیم پایه‌ای رفتار و فرایندهای ذهنی انسان را مطالعه می‌کند. این گرایش را می‌توان مرور کلی از جنبه‌های مختلف روان‌شناسی معرفی کرد که حوزه‌های متعددی مانند ادراک، حافظه، یادگیری، انگیزه، احساسات، شخصیت و تعاملات اجتماعی را مورد بررسی قرار می‌دهد. این رشته به دلیل ماهیت گسترده‌ای که دارد، در آموزش، پژوهش و حتی زندگی روزمره بسیار کاربردی است.

  • روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی (Cognitive Psychology)، به مطالعه فرایندهای ذهنی انسان، از جمله توجه، حافظه، ادراک، تصمیم‌گیری، حل مسئله و یادگیری زبان می‌پردازد. این شاخه چگونگی تفکر، ادراک، ارتباط، به‌خاطر سپردن و یادگیری را در افراد بررسی می‌کند و ارتباط نزدیکی با علوم اعصاب، فلسفه و زبان‌شناسی دارد. روان‌شناسان شناختی چگونگی پردازش و ذخیره اطلاعات توسط افراد را بررسی می‌کنند و برای بهبود مشکلاتی مانند آلزایمر راهکار‌های درمانی ارائه می‌دهند.

  • روانشناسی اجتماعی

روانشناسی اجتماعی (Social Psychology)، بر رفتار گروهی، تاثیرات اجتماعی بر رفتار فردی، نگرش‌های جمعی، تعصبات، پرخاشگری و موضوعات مرتبط تمرکز دارد. این شاخه از روش‌های علمی برای درک تاثیرات اجتماعی بر رفتار انسان استفاده می‌کند و موضوعاتی مانند رفتار گروهی، ادراک اجتماعی، رفتار غیرکلامی، پرخاشگری، تعصب و رهبری را مورد بررسی قرار می‌دهد.

  • روانشناسی سلامت

روانشناسی سلامت (Health Psychology)، به مطالعه عوامل روان‌شناختی، رفتاری، زیست‌شناختی و اجتماعی موثر بر سلامت و بیماری می‌پردازد. روان‌شناسان سلامت بر عوامل تاثیرگذاری مانند وضعیت اقتصادی-اجتماعی، سطح تحصیلات، پیشینه فرهنگی و رفتارهایی که ممکن است بر بیماری‌های جسمی اثر بگذارند، تمرکز دارند. این رشته بررسی می‌کند که چگونه ذهن، رفتار و تعاملات اجتماعی می‌توانند در پیشگیری از بیماری‌ها، ارتقای سلامت و مدیریت موثر بیماری‌های مزمن نقش داشته باشند.

  • روانشناسی تکاملی

روانشناسی تکاملی (Evolutionary Psychology)، شاخه‌ای از علم روانشناسی است که شناخت، عواطف و رفتار انسان را از منظر تأثیرات تکامل در طول زمان بررسی می‌کند. این رشته بسیاری از ویژگی‌های روانی و رفتاری انسان‌های امروزی را نتیجه انتخاب طبیعی و سازگاری‌هایی که در طول تاریخ تکامل بشر برای بقا و تولیدمثل شکل‌گرفته‌اند، می‌داند. 

  • روانشناسی کودک و نوجوان

روانشناسی بالینی کودک و نوجوان (Clinical child and adolescent psychology)، تخصصی است به بررسی روان و رفتار نوزادان، کودکان و نوجوانان می‌پردازد. این رشته، نیازهای روانی اساسی کودکان و نوجوانان، چگونگی تأثیر خانواده و سایر زمینه‌های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی-عاطفی، فرایند‌های رشدی، اختلالات روانی و رفتاری، روان‌ آسیب‌شناسی رشدی، سازگاری رفتاری و وضعیت سلامت کودکان و نوجوانان را مورد بررسی قرار می‌دهد.

مراجعه به روانشناس متخصص کودک‌و‌نوجوان می‌تواند به والدین کمک کند بتوانند با فرزندان خود تعامل بهتری داشته و درک عمیق‌تری از نیاز‌های آن‌ها داشته باشند.

  • روانشناسی کودکان استثنایی

گرایش روانشناسی کودکان استثنایی (Exceptional Child Psychology)، به مطالعه و درک نیازهای روانی، عاطفی، شناختی و اجتماعی کودکان با ویژگی‌های خاص یا استثنایی می‌پردازد. این کودکان ممکن است دارای شرایطی مانند ناتوانی‌های ذهنی، اختلالات یادگیری، اوتیسم، اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی (ADHD) و ناتوانی‌های جسمانی باشند.

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

 بی‌خوابی کودکان را اینگونه تعریف می‌کند: «مشکل مکرر در شروع، مدت، تثبیت یا کیفیت خواب که علیرغم زمان و فرصت مناسب برای خواب رخ می‌دهد و منجر به اختلال عملکرد روزانه برای کودک و/یا خانواده می‌شود».

 

تحقیقات تخمین می‌زند که بین ۱ تا ۶ درصد از کودکان از بی‌خوابی کودکان رنج می‌برند، و اگر کودکانی که بیماری‌های مزمن پزشکی/روانی دارند را در نظر بگیریم، این رقم بیشتر هم می‌شود. در یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۶  در آمریکا ، بیش از ۵۰ درصد از کودکان و نوجوانان در طول هفته در به خواب رفتن یا در خواب ماندن مشکل داشتند.

تحقیقات دیگر نشان می‌دهد که یک نوع رایج بی‌خوابی در کودکان، بی‌خوابی مرتبط با شروع خواب است. این نوعی بی‌خوابی رفتاری است که در آن کودکان بدون وجود یک ارتباط خاص مانند موارد زیر قادر به خوابیدن نیستند:

  • انجام یک فعالیت خاص (مثلاً تماشای تلویزیون)
  • بودن در یک مکان خاص (مثلاً رختخواب والدین)
  • نگه داشتن یک شیء خاص (مثلاً یک اسباب‌بازی مورد علاقه)

این نوع بی‌خوابی در حدود ۱۰ تا ۳۰ درصد از کودکان، عمدتاً در نوزادان و کودکان نوپا، رخ می‌دهد و در سنین بالای ۴ سال نادر است.

اختلالات خواب شبانه‌روزی

اختلال تأخیر در فاز خواب (DSPD)

این یک مشکل ریتم خواب است که در آن افراد تمایل دارند خیلی دیر به خواب بروند و صبح‌ها به سختی از خواب بیدار شوند. این بیماری بیشتر در نوجوانان و بزرگسالان جوان، در حدود ۰.۱۳ تا ۳ درصد از جمعیت، رخ می‌دهد. بی‌خوابی مزمن اغلب با DPSD مرتبط است. این بیماری با مشکلات روانپزشکی و شخصیتی مرتبط است و یک مؤلفه ژنتیکی قوی دارد.

اختلال فاز خواب پیشرفته (ASPD)

افراد معمولاً شب‌ها خیلی زود به خواب می‌روند و صبح‌ها خیلی زود از خواب بیدار می‌شوند. این اختلال در کودکان بسیار نادر است و عموماً در میانسالی دیده می‌شود.

نوع روان/غیرحبابی

به نظر می‌رسد افراد ریتم شبانه‌روزی پایداری ندارند (برخلاف DSPD یا ASPD که ریتم به سادگی به جلو یا عقب تغییر می‌کند)، این حالت در افراد نابینا از جمله کودکان رایج است. این حالت می‌تواند در افراد بینا که تحت درمان DSPD هستند یا از نشانه‌های زمانی خارجی مانند نور جدا شده‌اند، رخ دهد.

اختلالات حرکتی مرتبط با خواب

سندرم پای بی‌قرار (RLS)

پیش از این تصور می‌شد که این اختلال که در آن افراد احساس می‌کنند مجبورند اندام‌های خود (معمولاً پاهایشان) را برای بهبود احساس ناراحتی حرکت دهند، فقط بزرگسالان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما اکنون تصور می‌شود که بین ۱ تا ۲ درصد از کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اختلال در زنان شایع‌تر است و یک مؤلفه ژنتیکی دارد. کودکان مبتلا به ADHD به ویژه در معرض خطر ابتلا به این اختلال هستند.

اختلال حرکت دوره‌ای اندام (PLMD)

این اختلال با حرکات مکرر اندام‌ها در طول خواب، به ویژه کشش پاها، مشخص می‌شود. این اختلال در هنگام استراحت یا خواب بدتر می‌شود. این اختلال با سندرم پای بی‌قرار مرتبط است اما فاقد احساس ناراحتی مشخصه این اختلال است.

پاراسومنیاها

این یک دسته بندی گسترده از مشکلات خواب است که پس از بی‌خوابی و بیدار شدن‌های شبانه، سومین اختلال شایع در کودکان است. این اختلال شامل کابوس، راه رفتن در خواب و صحبت کردن در خواب، دندان قروچه شبانه (دندان قروچه)، شب ادراری شبانه (شب ادراری) و برخی اختلالات حرکتی می‌شود. این اختلالات در درجه اول به عوامل ژنتیکی و رشدی مرتبط هستند تا عوامل روانپزشکی (که در بزرگسالان رایج است).

اختلالات تنفسی مرتبط با خواب

سندرم آپنه انسدادی خواب (OSAS)

آپنه خواب انسدادی (OSAS) یک اختلال خواب شایع در کودکان خردسال است که بین ۲ تا ۳ درصد از جمعیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اختلال با دوره‌های مکرر انسداد تنفسی که منجر به هیپوکسی (سطح پایین اکسیژن)، هیپرکاپنی (سطح بالای دی اکسید کربن) یا برانگیختگی تنفسی می‌شود که در آن قطع تنفس کودک را از خواب بیدار می‌کند، مشخص می‌شود. آپنه خواب انسدادی می‌تواند منجر به مشکلات سلامتی از جمله کندی رشد، مشکلات عصبی رفتاری و مشکلات قلبی عروقی شود. عوامل خطر عبارتند از: تبار آفریقایی، چاقی، مشکلات سینوسی و آلرژی، سابقه خانوادگی آپنه خواب انسدادی و تولد زودرس.

سندرم مقاومت راه هوایی فوقانی (UARS).

UARS برانگیختگی‌های تنفسی کوتاه اما مکرری است که مشابه آپنه خواب یا هیپوپنه است. تشخیص آن دشوار است، اما با مشکلات عصبی رفتاری مانند ناتوانی‌های یادگیری و ADHD مرتبط دانسته شده است.

خروپف اولیه مداوم (PPS)

خروپف همیشگی در کودکان اغلب با مشکلات تنفسی همراه است اما با بیدار شدن‌هایی مانند آپنه خواب انسدادی یا سندرم تنفسی فوقانی مرتبط نیست. این مشکل در حداکثر ۲۷٪ از کودکان رخ می‌دهد که حدود ۲ تا ۳٪ از آنها دارای سطوح بالینی آپنه خواب انسدادی هستند.

پرخوابی‌های مرکزی

نارکولپسی

نارکولپسی نوعی اختلال خواب‌آلودگی مفرط (خواب‌آلودگی مفرط) نادر است که علائم آن شامل خواب ناگهانی و غیرمنتظره، توهمات هیپناگوژیک (که در مرز خواب و بیداری رخ می‌دهد)، کاتاپلکسی (از دست دادن ناگهانی تون عضلانی) و فلج خواب (که در آن افراد برای مدت کوتاهی پس از بیدار شدن قادر به حرکت نیستند) است. این بیماری در کودکان نادر است و معمولاً در دوران نوجوانی شروع می‌شود. دو نوع اصلی نارکولپسی وجود دارد، با و بدون کاتاپلکسی.

سندرم کلاین-لوین

این اختلال با خواب‌آلودگی بیش از حد دوره‌ای همراه با افزایش اشتها، بیش‌فعالی جنسی و مشکلات رفتاری مشخص می‌شود. این اختلال نادر است و در اوایل نوجوانی شروع می‌شود، و زنان شروع دیرتری دارند و شیوع کمتری نسبت به مردان دارند.

سندرم خواب ناکافی ناشی از عوامل رفتاری

این سندرم زمانی اتفاق می‌افتد که فرد به طور مداوم در شب خواب کافی ندارد و این امر مانع از احساس استراحت خوب و هوشیاری در طول روز می‌شود. کمبود خواب ناشی از انتخاب‌های شخصی فرد است (یعنی اولویت دادن به زندگی اجتماعی، تعهدات کاری، تکالیف مدرسه و غیره بر خواب کافی). با این حال، آنها معمولاً از این موضوع بی‌اطلاع هستند که به خواب بیشتری نسبت به آنچه دریافت می‌کنند نیاز دارند و اگر فرصتی به آنها داده شود، می‌توانند خوب بخوابند. هیچ توضیح پزشکی دیگری برای خستگی و تمرکز ضعیفی که این افراد تجربه می‌کنند وجود ندارد. این اختلال می‌تواند افراد را در هر سنی و جنسیتی تحت تأثیر قرار دهد، اگرچه بیشتر در نوجوانان رخ می‌دهد.

اختلالات روانی و خواب

مشکلات خواب اغلب در عمل بالینی برای کودکان مبتلا به ADHD گزارش می‌شود. با این حال، تحقیقات کمی در مورد ارتباط بین خواب و عملکرد عصبی-رفتاری در ADHD انجام شده است. برخی یافته‌ها نشان می‌دهد که کودکان مبتلا به ADHD الگوهای خواب ناپایداری دارند، در به خواب رفتن مشکل‌تر هستند و در مقایسه با کودکان بدون ADHD، خواب‌آلودگی بیشتری در طول روز دارند.

جنبه‌های بیش‌فعالی و بی‌توجهی ADHD همچنین با تعدادی از اختلالات خواب مرتبط دانسته شده‌اند:

  • سندرم پای بی‌قرار احتمالاً به دلیل اختلال عملکرد رایج در سیستم‌های دوپامینرژیک است.
  • اختلال تنفسی در خواب، که بازیابی روزانه عملکردهای اجرایی در قشر جلوی پیشانی را مختل می‌کند

کودکانی که دچار اختلالات اضطرابی یا افسردگی هستند، میزان بالایی از کابوس و خواب ناآرام دارند. به طور خاص، افسردگی دوران کودکی با افزایش بی‌خوابی، بیدار شدن‌های زودهنگام در صبح و مشکلات شروع خواب مرتبط است. مشکلات مشابهی معمولاً در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) گزارش شده است.

به طور کلی، مشکلات رفتاری با مدت زمان خواب نامناسب و تأخیر (زمانی که فرد به خواب می‌رود) مرتبط هستند و اختلالات روانپزشکی با خواب ناآرام مرتبط هستند.

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

ده مزیت مشاوره خانواده

کدام خانواده است که سهم خود را از مشکلات نداشته باشد؟ همانطور که ساختار خانواده با گذشت زمان تغییر می‌کند، چالش‌هایی که هر عضو با آن روبرو می‌شود نیز تغییر می‌کند. وقتی یکی از اعضای خانواده با چالش‌هایی روبرو می‌شود، به نظر می‌رسد که همه با آن روبرو هستند. نگرانی‌های دیرینه مانند اختلافات والدین، مشکلات رفتاری، رقابت خواهر و برادر و غیره می‌تواند ثبات حتی سالم‌ترین و هماهنگ‌ترین خانواده‌ها را نیز تهدید کند. از ناراحتی‌های کوچک گرفته تا مشاجرات بزرگ، بسیاری از خانواده‌ها به منبع احساسات شدید و منفی تبدیل شده‌اند.

هر خانواده‌ای ممکن است روش‌های خاص خود را برای مدیریت اختلافات داشته باشد، اما مشاوره خانواده اغلب بهترین رویکرد برای اطمینان از رسیدگی صحیح به نگرانی‌ها در نظر گرفته می‌شود.

چه بخواهید پویایی خانواده خود را بهبود بخشید و چه به دنبال کمک برای یک عضو پریشان حال باشید، به مزایایی که خانواده شما می‌تواند از مراجعه مشترک به مشاوره به دست آورد، نگاهی بیندازید.

مشاوره خانواده:

  1. بهبود ارتباطات: ارتباطات می‌تواند یکی از اولین چیزهایی باشد که هنگام بروز اختلافات در خانواده از بین می‌رود. وقتی اعضا دیگر با یکدیگر صادق نیستند، حل مشکلات می‌تواند دشوارتر شود. مشاوره خانواده زمینه‌ای بی‌طرفانه فراهم می‌کند تا اعضا بتوانند افکار و احساسات خود را صادقانه و محترمانه به اشتراک بگذارند. در طول این فرآیند، مشاور می‌تواند به اعضا کمک کند تا یکدیگر را درک کنند و راه را برای شروع بهبودی هموار کند.
  2. تقویت و تحکیم روابط: اختلافات حل نشده در خانواده می‌تواند به طور جدی به روابط آسیب برساند و آنها را تضعیف کند. مراجعه به یک مشاور خانواده می‌تواند به شما در درک بهتر یکدیگر کمک کند. آوردن سایر اعضای خانواده به جلسات مشاوره برای بازیابی این روابط و پردازش احساسات با یک شخص ثالث بی‌طرف می‌تواند مفید باشد.
  3. ارائه پشتیبانی بدون قضاوت برای شرایط جدی مانند سوء مصرف مواد: یکی از اعضای خانواده که درگیر فعالیت‌های مضر است، می‌تواند از نظر عاطفی به کل خانواده آسیب برساند. اعضای خانواده می‌توانند با صحبت با یک مشاور، در مقابله با این نگرانی‌ها حمایت پیدا کنند. مشاوره همچنین یک بستر عالی برای التیام زخم‌های ناشی از سوء مصرف مواد است.
  4. عزت نفس را توسعه و بهبود می‌بخشد: توسعه عزت نفس جنبه مهمی از فرزندپروری است. بدون آن، احتمالاً بیشتر تحت تأثیر تغییرات عمده زندگی قرار خواهیم گرفت. مشاوره خانواده می‌تواند به رفع عزت نفس پایین کمک کند و به شما این امکان را می‌دهد که از خود و ارزش خود قدردانی کنید. با عزت نفس سالم، خانواده شما می‌تواند شکوفا شود.
  5. حفظ سلامت روانی و جسمی: ​​مشاوره می‌تواند به شما کمک کند تا سلامت روانی و جسمی خود و همچنین اعضای خانواده‌تان را بهبود بخشید. این امر به تقویت کل خانواده کمک می‌کند. مشاوره خانواده تکنیک‌هایی را برای کمک به اعضا به صورت فردی و جمعی ارائه می‌دهد.
  6. می‌تواند به غم و اندوه و فقدان رسیدگی کند: مرگ یا از دست دادن کسی یا چیزی که دوستش دارید می‌تواند ویرانگر باشد. سایر رویدادهای تغییر دهنده زندگی نیز می‌توانند باعث درد در خانواده شوند، مانند نقل مکان، بیکاری، ورشکستگی و بیماری‌های ناتوان کننده یا جدی. مشاوره خانواده می‌تواند راهکارهایی را برای پذیرش و ادامه زندگی پس از فقدان یا گذار ارائه دهد.
  7. ارائه دیدگاهی تازه: یک مشاور خانواده می‌تواند به شما کمک کند تا ریشه مسائل را پیدا کنید و مهارت‌هایی را برای رسیدگی مستقیم به نگرانی‌هایتان توسعه دهید. درمانگر شما می‌تواند دیدگاهی تازه ارائه دهد که می‌تواند رویکردهای جدید و بهبودی را ممکن سازد.
  8. روش‌های سالم برای مقابله با رفتارهای دشوار را آموزش می‌دهد: دانستن چگونگی برخورد با رفتارهای دشوار می‌تواند دشوار باشد. مشاوره خانواده راهکارهایی را برای مدیریت نگرانی‌های رفتاری، از جمله خشم و تمایلات خودآزاری، ارائه می‌دهد.
  9. راهنمایی در تعیین و دستیابی به اهداف: مشاوره خانواده به اعضا این فرصت را می‌دهد که به افراد سالم‌تری تبدیل شوند. در جلسات، شما قادر خواهید بود اهداف خود و همچنین اهدافی را که به عنوان یک خانواده به اشتراک می‌گذارید، شناسایی کنید. پس از شناسایی اهداف، می‌توانید با هم روی آنها کار کنید.
  10. خانواده‌های سالم‌تر: وقتی با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنیم، ممکن است از نزدیکان خود رویگردان شویم. مشاوره خانواده می‌تواند فضایی را برای شناسایی نگرانی‌ها و مواجهه مستقیم با آنها به عنوان یک خانواده فراهم کند. این امر می‌تواند حس کار گروهی را تقویت کند و فضایی برای احترام متقابل و اعتماد سالم به یکدیگر فراهم کند.
  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

کمرویی در بزرگسالان - آیا خجالتی بودن یک مشکل سلامت روان است؟آخرین بررسی توسط دکتر شری جاکوبسون۱۹ مه ۲۰۲۳ عکس از جاشوا تسو برای آن‌اسپلش نوشته‌ی آندره‌آ ام. دارسی آیا خجالتی هستید؟ چه زمانی خجالتی بودن در بزرگسالان از یک ویژگی شخصیتی قابل کنترل به یک مشکل جدی سلامت روان تبدیل می‌شود که ممکن است نیاز به کمک داشته باشید؟ خجالتی بودن چیست؟ خجالتی بودن و درونگرایی یک چیز نیستند. درونگرایی به این معنی است که شما دنیا را از دریچه‌ی درون خود می‌بینید. شما برای تصمیم‌گیری به احساسات و افکار خود نگاه می‌کنید. یک برونگرا به بیرون، به محیط و اطرافیان خود نگاه می‌کند. کمرویی به این معنی است که شما در کنار دیگران یا در صورت دریافت توجه، احساس ناراحتی و بی‌دست‌وپا بودن می‌کنید و به‌ویژه نگران این هستید که دیگران درباره شما چه فکری می‌کنند. به این معنی که می‌توانید هم خجالتی باشید و هم برونگرا یا درونگرا .  کمرویی در بزرگسالان کمرویی بسیار رایج‌تر از آن چیزی است که ممکن است تصور کنید. در یک نظرسنجی که توسط Yougov از هزاران بزرگسال بریتانیایی انجام شد، ۵۷ درصد خود را خجالتی می‌دانستند.  و برخی از افراد خجالتی به خوبی با این شرایط کنار می‌آیند، زیرا خجالت آنها فقط بر برخی از جنبه‌های زندگی‌شان به شکلی قابل مدیریت تأثیر می‌گذارد. برای مثال، ممکن است در صحبت کردن در جمع یا ملاقات با غریبه‌ها خجالتی باشید، اما گروه قوی از دوستانی داشته باشید که با آنها احساس راحتی می‌کنید و شغلی داشته باشید که تحت تأثیر این موضوع قرار نگیرد. وقتی خجالتی بودن مشکل‌ساز می‌شود کمرویی اگر ما را عقب نگه دارد یا بر توانایی ما در کنار آمدن با مسائل تأثیر بگذارد، به یک مشکل تبدیل می‌شود . برای مثال، اگر شاهد آسیب دیدن شغل خود باشیم ، در دوست‌یابی مشکل داشته باشیم یا دائماً احساس تنهایی و انزوا کنیم . و اگر باعث سایر مشکلات سلامت روان نیز شود، یک مشکل است. این می‌تواند به صورت زیر باشد. ۱. سوء مصرف مواد مرتبط با کمرویی. افراد بسیار خجالتی در معرض خطر ابتلا به سوء مصرف مواد مخدر یا وابستگی به الکل هستند. این موارد می‌توانند به عنوان یک عامل تسهیل کننده روابط اجتماعی یا به عنوان تسکینی برای تنهایی و انزوا استفاده شوند. تحقیقات همچنین نشان می‌دهد که مصرف مواد مخدر و الکل می‌تواند تحت تأثیر تمایل فرد خجالتی برای جا افتادن در جمع قرار گیرد. یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ که به بررسی مشکلات مربوط به الکل در دانشجویان دانشگاه پرداخت، نشان داد که دانشجویان خجالتی بیشتر احتمال دارد که بیش از حد الکل بنوشند، زیرا بیشتر بر نحوه‌ی نگاه دیگران به خود تمرکز می‌کنند. این امر آنها را بیشتر در معرض هنجارهای اجتماعی قرار می‌دهد، بنابراین اگر فکر کنند دیگران زیاد الکل می‌نوشند، آنها نیز چنین خواهند کرد.  ۲. پذیرش روابط ناسالم. افراد خجالتی همچنین در معرض خطر سوءاستفاده دیگران هستند، یا می‌توانند خود را درگیر روابط بدی کنند که محبت یا حمایت واقعی کمی ارائه می‌دهند . دلیلش این است که وقتی خجالتی هستیم، اغلب به دیگران اجازه می‌دهیم ما را انتخاب کنند، به جای اینکه ابتکار عمل را به دست بگیریم و با افرادی که واقعاً در زندگی‌مان می‌خواهیم ارتباط برقرار کنیم. و وقتی درگیر شدیم، ممکن است شجاعت صحبت کردن و کناره‌گیری را نداشته باشیم، حتی اگر بدانیم که باید این کار را انجام دهیم. (فکر می‌کنید این شبیه شماست؟ شاید بخواهید مطلب ما در مورد وابستگی متقابل و روابط را بخوانید ). ۳. دشواری در رسیدن به اهداف. اگر اجازه دهیم کمرویی به این معنی باشد که نظرات و ایده‌های خوب خود را پنهان کنیم، یا وقتی دیگران از ما تعریف می‌کنند، چیزی نگوییم؟ در این صورت، شاهد تزلزل شغلی و رها شدن اهداف زندگی خود خواهیم بود. همه اینها می‌تواند منجر به مشکلات مالی ، ناامیدی و عصبانیت و چرخه‌های خلق و خوی بد شود . ۴. خجالتی بودن در بزرگسالان نیز می‌تواند منجر به اضطراب و افسردگی شود. مطالعه‌ای روی دانشجویان دانشگاه به رهبری یک تیم تحقیقاتی چینی نشان داد که کمرویی، عزت نفس پایین و افسردگی همگی با هم مرتبط هستند.  وقتی روابط دشوار را تحمل می‌کنیم و مانع پیشرفت زندگی می‌شویم، ممکن است دچار عزت نفس پایین شویم. و عزت نفس پایین به نوبه خود یکی از شایع‌ترین نشانه‌های افسردگی است. ۵. اعتیاد به اینترنت. یک مشکل مدرن‌تر برای کسانی که مشکل کمرویی دارند، اعتیاد به اینترنت است. یک مطالعه دیگر چینی روی دانش‌آموزان راهنمایی نشان داد که خجالتی بودن منجر به افزایش خطر ابتلا به اعتیاد به حضور آنلاین می‌شود . کمرویی شدید و اختلال اضطراب اجتماعی آنقدر خجالتی هستید که ناتوان‌کننده است و شما را در خانه پنهان می‌کند؟ ممکن است اختلال اضطراب اجتماعی با یا بدون آگورافوبیا داشته باشید . اضطراب اجتماعی به معنای تعاملات از هر نوع است، حتی خرید چیزی از فروشگاه یا مثلاً تماس با لوله‌کش برای تعمیر لوله‌ای که نشتی دارد، ذهن شما را درگیر افکار غیرمنطقی و مبتنی بر ترس می‌کند. همچنین علائم جسمی اضطراب مانند تپش قلب، گرفتگی معده یا حالت تهوع را خواهید داشت. و به دلیل این واکنش استرس‌زا به موقعیت‌های اجتماعی، شما تمام تلاش خود را می‌کنید تا از چنین تعاملاتی اجتناب کنید. اگر این ترس به حدی برسد که از مکان‌هایی که نمی‌توانید از آنها فرار کنید بترسید و بنابراین در خانه بمانید، ممکن است به آگورافوبیا نیز مبتلا باشید. اگر احساس می‌کنید که اختلال اضطراب اجتماعی دارید، مهم است که به دنبال حمایت باشید. بعید است که اضطراب اجتماعی به خودی خود بهبود یابد، اما به خوبی به درمان‌هایی مانند درمان CBT پاسخ می‌دهد.

 

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

مراقبت از ویژگی‌های شناختی، روانی و عصبی زوال عقل ناشی از اجسام لویی (LBD)، از جمله زوال عقل با اجسام لویی (DLB) و زوال عقل ناشی از بیماری پارکینسون (PDD)، می‌تواند توسط افرادی که در چندین تخصص پزشکی آموزش دیده‌اند، از جمله پزشکان مراقبت‌های اولیه، متخصصان داخلی سالمندان، متخصصان مغز و اعصاب و روانپزشکان سالمندان، ارائه شود. تا حدودی انتخاب به این بستگی دارد که چه کسی در دسترس است و بیشترین علاقه و تجربه را در مورد این بیماری دارد. هیچ "تخصص درست" وجود ندارد - همه چیزی برای ارائه دارند. وقوع مکرر توهمات بصری، هذیان‌ها (ایده‌های نادرست و مداوم)، علائم خلقی و رفتارهای مخرب در LBD، که همگی از عوامل اصلی مؤثر در کیفیت پایین زندگی و بار مراقبتی هستند، می‌تواند به ویژه از تخصص یک روانپزشک درمانگر بهره‌مند شود.

از آنجا که متخصصان مدیریت بیماران مسن مبتلا به زوال عقل و اختلالات رفتاری (که عموماً در ایالات متحده به عنوان روانپزشکان سالمندان یا روانپزشکان عصبی شناخته می‌شوند) در بسیاری از محیط‌های بالینی به راحتی در دسترس نیستند، مدیریت اولیه علائم روانپزشکی اغلب توسط یک غیر روانپزشک انجام می‌شود. ارجاع به روانپزشک معمولاً تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که این مدیریت اولیه ناموفق باشد.

روانپزشک معمولاً با گرفتن شرح حال مفصلی از بیمار و اعضای خانواده شروع می‌کند تا تشخیص را تأیید کند و دقیقاً مشخص کند که چه علائمی وجود دارد و نیاز به درمان دارد. پس از آن، روانپزشک می‌تواند طیف وسیعی از اطلاعات را ارائه دهد، از جمله: (1) سنجش مزایا و معایب استفاده از داروهای روانپزشکی برای علائم روان‌پریشی و بی‌قراری؛ (2) آموزش مراقبان در مورد عوارض جانبی احتمالی، چه خفیف و چه شدید، که می‌تواند با مصرف داروهای ضد روان‌پریشی در بیماران مبتلا به LBD رخ دهد؛ (3) بحث در مورد استفاده از داروهای روانپزشکی برای درمان سایر علائم عصبی-روانی که اغلب رخ می‌دهند (مانند افسردگی و اضطراب)؛ (4) کمک به اجرای استراتژی‌های مدیریت غیر دارویی؛ و (5) ارائه پشتیبانی و آموزش به خانواده و مراقبان بیمار، از جمله در مورد سیر بیماری و بهترین روش برای مدیریت مراقبت و امور بیمار.

بیماران مبتلا به LBD ممکن است در صورتی که علائم روان‌پریشی یا آشفتگی به صورت سرپایی قابل مدیریت ایمن نباشند، نیاز به بستری شدن داشته باشند. متخصصان روانپزشکی سالمندان بهترین تجهیزات را برای ارائه چنین مراقبت‌های بستری دارند. تخصص آنها شامل دانستن عدم قطع ناگهانی برخی داروها (به عنوان مثال، کاربیدوپا-لوودوپا)، نحوه ایجاد تعادل محتاطانه بین فواید و عوارض جانبی بالقوه داروهای تازه معرفی شده (مانند داروهای ضد روان‌پریشی با قدرت بالا) و اهمیت مشاوره با خانواده و ارائه دهندگان درمان منظم هنگام ایجاد تغییرات در رژیم دارویی است.

اگر بیمار نیاز به بستری در بخش داخلی-جراحی داشته باشد، مشاوره با یک روانپزشک (که روانپزشک رابط نامیده می‌شود) در مورد مدیریت بیمار مفید خواهد بود. این امر به اطمینان از تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد نسبت خطر به فایده استفاده از داروها برای درمان علائم پارکینسون و استفاده از داروهای ضد روان‌پریشی یا سایر داروهای روانپزشکی در طول مدت بستری در بیمارستان کمک می‌کند.

  • مونا فلسفی
  • ۰
  • ۰

داروهای روانپزشکی چیستند؟

داروهای روانپزشکی توسط روانپزشکان تجویز می‌شوند تا به فرد در مدیریت علائم و/یا درمان اختلال روانی کمک کنند. این داروها که داروهای روانگردان نیز نامیده می‌شوند، به درمان بسیاری از بیماری‌هایی که به ظاهر غیرقابل کنترل هستند، کمک می‌کنند. این ایده که داروهای روانپزشکی می‌توانند اعتیادآور باشند، یکی دیگر از پیامدهای انگ موجود در مورد سلامت روان و جستجوی درمان برای آن است. 

‎‍‎

اولین قدم برای از بین بردن این انگ، یادگیری مبانی علمی مسائل است، نه پیروی از تصورات غلط رایج. 

‎‍‎

‎‍‎

انواع داروهای روانگردان

برخی از انواع رایج داروهای روانپزشکی عبارتند از:

‎‍‎

  • داروهای ضد افسردگی: این داروها می‌توانند برای اختلالات خلقی ، اختلال وسواس فکری-عملی، اضطراب و اختلالات خوردن تجویز شوند. نمونه‌هایی از داروهای ضد افسردگی شامل SSRIها (مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین) و SNRIها (مهارکننده‌های انتخابی بازجذب نوراپی نفرین) هستند.
  • داروهای ضد روان‌پریشی: این داروها برای درمان اختلالات روان‌پریشی مانند اسکیزوفرنی استفاده می‌شوند. 
  • تثبیت‌کننده‌های خلق: این داروها به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، اختلال اسکیزوافکتیو و غیره کمک می‌کنند تا نوسانات شدید خلقی را مدیریت کنند.
  • آرام‌بخش‌ها: این داروها عملکرد روانی-حرکتی و شناختی شما را کاهش می‌دهند. این داروها که عمدتاً برای اضطراب و بی‌خوابی استفاده می‌شوند، معمولاً به شکل قرص تجویز می‌شوند.
  • محرک‌ها: این داروها فعالیت مغز را افزایش می‌دهند و به افراد مبتلا به ADHD کمک می‌کنند.

‎‍‎

‎‍‎

نکاتی که باید هنگام مصرف داروهای روانپزشکی در نظر بگیرید

‎‍‎

  • اگر این دارو برای شخص دیگری مؤثر بوده است، به این معنی نیست که برای شما نیز به طور مشابه مؤثر خواهد بود. همه بدن‌ها (و ذهن‌ها) متفاوت هستند و واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. 
  • شما فوراً احساس بهتری نخواهید داشت؛ مدتی طول می‌کشد تا دارو علائم را تسکین دهد. با این حال، برخی داروها، مانند قرص‌های خواب‌آور، ممکن است تسکین سریعی ایجاد کنند.
  • نباید به محض اینکه احساس بهبودی کردید، مصرف داروهای خود را قطع کنید. این کار ممکن است منجر به عود یا بازگشت علائم شود. قبل از تغییر هر دوزی با پزشک خود مشورت کنید.

‎‍‎

اینکه آیا روانپزشک شما داروهای روانگردان برای شما تجویز خواهد کرد یا خیر، به عوامل مختلفی از جمله اختلال تشخیص داده شده، شدت علائم شما و نحوه تأثیر آنها بر شما بستگی دارد. برای همه افراد دارو تجویز نمی‌شود؛ همچنین ممکن است روش‌های درمانی دیگری مانند روان‌درمانی یا تغییر سبک زندگی به شما توصیه شود.

‎‍‎

‎‍‎

آیا داروهای روانپزشکی اعتیادآور هستند؟

اعتیاد به عنوان میل غیرقابل کنترل به مصرف چیزی که به طور بالقوه می‌تواند مضر باشد تعریف می‌شود. ویژگی‌های آن شامل هوس‌های شدید، وسواس، از دست دادن کنترل و رفتار تکانشی برای ارضای اعتیاد است. داروهای روانگردان معمولاً این تأثیر را بر افراد ندارند.

‎‍‎

همانطور که در DSM-5 و ICD-11 تحت عنوان اختلال مصرف مواد تعریف شده است، اعتیاد علائم متمایزی دارد. این علائم شامل هوس، عدم کاهش مصرف، صرف تلاش اضافی برای به دست آوردن آنچه که امیال شما را برآورده می‌کند و دست کشیدن از سایر چیزهای مهم در زندگی شما می‌شود. این علائم با آنچه فردی که داروهای روانپزشکی تجویزی - مانند داروهای ضد افسردگی - مصرف می‌کند، احساس می‌کند، مطابقت ندارد.

‎‍‎

داروهای روانپزشکی منجر به هوس نمی‌شوند. تحمل یا وابستگی - که در آن برای احساس همان "حس خوب" نیاز به افزایش دوز دارید - نیز از اثرات داروهای روانگردان نیستند.  

‎‍‎

برخی از داروها ممکن است علائم ترک جزئی و موقت مانند سرگیجه، سردرد، حالت تهوع، بی‌خوابی و غیره را تقریباً تا یک هفته پس از قطع دارو ایجاد کنند. این علائم به زودی از بین می‌روند و نشان می‌دهند که این داروها در واقع اعتیادآور نیستند. 

‎‍‎

با این حال، نباید بدون مشورت با پزشک، مصرف دارو را قطع کنید. قطع ناگهانی دوز مصرفی ممکن است منجر به عود بیماری شود که می‌تواند مضر باشد. اگر می‌خواهید دوز مصرفی خود را تغییر دهید یا در مورد داروهای خود نگرانی دارید، بهتر است با پزشک خود مشورت کنید.

‎‍‎

‎‍‎

چگونه بفهمیم که به داروهای روانپزشکی معتاد شده‌ایم؟

همانطور که در بالا ذکر شد، علائم اعتیاد در افرادی که داروهای روانپزشکی مصرف می‌کنند مشاهده نمی‌شود. اگر چنین داروهایی مصرف می‌کنید و برخی از اثرات زیر را تجربه می‌کنید، در اسرع وقت آن را با روانپزشک خود در میان بگذارید.

‎‍‎

  • برای رسیدن به همان نتایج قبلی، به مقدار بیشتری از دارو نیاز دارید.
  • داروها باعث تغییرات غیرمنتظره در الگوهای خواب یا غذا خوردن می‌شوند. 
  • شما همراه با داروهای تجویزی، الکل و/یا مواد مخدر مصرف می‌کنید.
  • با علائمی مانند تعریق بیش از حد، سردرد، سرگیجه یا تشنج مواجه هستید. 

‎‍‎

  • مونا فلسفی