وقتی زوجها از هم جدا میشوند، اغلب عدم قطعیت وجود دارد و احساسات در اوج خود هستند و تمرکز بر استراتژی، محاسبات و نیازهای آینده را دشوار میکند. این میتواند منجر به اشتباهاتی در فرآیند توافق شود. در این مقاله، ترنس ترینور، شریک خانوادگی ما، نحوه جلوگیری از اشتباهات هنگام مذاکره برای توافق طلاق و نکاتی را که باید در طول مذاکرات در نظر داشت، شرح میدهد.
۱. لحن
قانون طلاق «بدون تقصیر» که سال گذشته تصویب شد، به جدایی زوجها کمک زیادی کرده و به آنها فرصت داده تا بدون مقصر جلوه دادن یکی از طرفین، تأمل کنند. ارتباطات بین زوجین باید آشتیجویانه و سازنده باشد، از جمله مکاتبات وکلا. با این حال، ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که نیاز به رویکردی قاطع و محکم داشته باشد، زمانی که مکاتبات یا تعاملات «تند» میشوند؛ این ممکن است منجر به ستیزهجویی و خصومت بیشتر یکی از طرفین یا هر دو شود، که معمولاً معادل مذاکرات طولانی و هزینههای حقوقی بالاتر برای رسیدن به یک راهحل است.
۲. گوش دهید
در موارد متعددی، مسائلی که در مکاتبات غیرقابل حل به نظر میرسیدند، میتوانند در یک جلسه میزگرد/میانجیگری بهتر بررسی شوند تا راهی برای پیشرفت توافقشده پیدا شود. کلید هر مذاکره خوب، گوش دادن است. اغلب سرنخهایی در مورد آنچه برای طرف مقابل مهم است، ارائه میشود و حداقل، اغلب اعترافاتی صورت میگیرد که ممکن است هنگام تلاش برای حل یا بررسی استدلالهای طرف مقابل مفید باشد. همچنین درک آنچه برای موکل معنادار است، بسیار مهم است، نه برای وکیل.
۳. اولین پیشنهاد ممکن است بهترین پیشنهاد باشد.
در مراحل اولیه، ممکن است ارزیابیها نهایی نشده باشند و افشای اطلاعات مالی لازم باشد. این امر میتواند مشاوره دادن به موکلان در مورد اینکه چه توافقی میتواند مطلوب یا نامطلوب باشد را برای وکلا دشوار کند، اگر غیرممکن نباشد. وقتی هر دو طرف درک خوبی از ارزش داراییهای زناشویی، درآمد خانواده و نیازهای آینده خود داشته باشند، آسانتر است. ممکن است در ابتدا یک پیشنهاد سخاوتمندانه ارائه شود تا در هزینههای حقوقی صرفهجویی شود یا به دلایل دیگر (گاهی اوقات احساس گناه). هنگام بررسی پیشنهادات اولیه، خطرات ذاتی وجود دارد، به عنوان مثال، ممکن است چیزی از قلم افتاده باشد، یا ارزش داراییها به طور کامل بررسی نشده باشد. با این حال، مواقعی وجود دارد که پس از بررسی کامل این موارد، طرفی که پیشنهاد اولیه را ارائه داده است متوجه میشود که بیش از حد سخاوتمندانه است و آن را پس میگیرد. در نهایت، اگر پیشنهادی سخاوتمندانه به نظر برسد و احساس شود، ممکن است بهترین پیشنهادی باشد که دریافت خواهید کرد. نکته مثبت دیگر این است که هزینههای حقوقی شما بسیار کمتر از زمانی خواهد بود که مذاکرات طولانی شود.
۴. طرح دعوی بر اساس اصول
مسائل جزئی گاهی اوقات میتوانند مانعی برای رسیدن به توافق باشند، بنابراین بررسی کلی توافق یا تصویر بزرگ مهم است. اگرچه مذاکرات اصولی بر اساس چگونگی اعمال قانون بر حقایق همچنان مهم است، اما معمولاً وقتی یکی از طرفین از کوتاه آمدن یا مصالحه در مورد یک یا چند موضوع خودداری میکند، این امر میتواند مذاکرات را به طور جدی به خطر بیندازد. بنابراین، گاهی اوقات مهم است که از مذاکرات یک قدم عقب برویم و به طور کامل ارزیابی کنیم که آیا میتوان به مصالحه مشترک دست یافت یا اینکه پیگیری یک موضوع به سادگی نامتناسب است، زیرا هزینههای بحث در مورد این موضوع بیشتر از سود احتمالی دریافتی است.
۵. افشای مالی
همه طرفین موظفند در افشای مالی خود کامل و صریح باشند. اگرچه برای وکلا مهم است که دستورالعملهای موکل خود را «بررسی واقعیت» کنند، اما مواقعی وجود دارد که موکلان «چیزهایی را فراموش میکنند» یا افشا نمیکنند. وقتی حقیقت آشکار میشود، آن شخص اعتبار خود را در دادگاه از دست میدهد یا حتی ممکن است به عنوان توهین به دادگاه شناخته شود. بهتر است در مورد امور مالی خود رک و صادق باشید و به مشاوران حقوقی خود اجازه دهید تا در مورد بهترین استراتژی برای به کارگیری به شما مشاوره دهند، استراتژیای که ممکن است در صورت عدم افشای سطح مورد نیاز توسط آن طرف از بین برود. آنچه طرف مقابل ممکن است بداند را دست کم نگیرید!
۶. پنج گام جلوتر فکر کنید.
در طول مذاکرات مالی، باید از قبل در مورد چگونگی ارائه پرونده توسط طرف مقابل یا نحوه برخورد با مسائل در یک پرونده فکر کنید. مهم است که در نظر بگیرید که آیا با توجه به هزینههای مربوطه، دنبال کردن همه راهها در یک پرونده نامتناسب است یا خیر. ممکن است ارائه یک امتیاز در ازای امتیازات دیگر از طرف مقابل، مزیتی داشته باشد. بهتر است همیشه با وکیل خود روراست باشید تا او از دیدگاهها و ترجیحات شما مطلع شود. البته، مواقعی وجود دارد که مناسب است به یک پرونده به روشی متفاوت نزدیک شوید. با این حال، اگر وکیل از آنچه برای شما مهم است آگاه باشد، میتوان یک پیشنهاد یا پیشنهاد متقابل را به گونهای تنظیم کرد که به بهترین شکل اهداف شما را برآورده یا به آنها دست یابد.
۷. ریسک دعاوی حقوقی
اغلب مسائل کلیدی به شواهد شفاهی ارائه شده در دادگاه بستگی دارد. حتی زمانی که یک شاهد با اعتماد به نفس نظرات خود را به قاضی بیان میکند، ممکن است عملکرد خوبی نداشته باشد. بنابراین مدیریت «ریسک دعاوی حقوقی» هنگام تصمیمگیری مهم است، یعنی ممکن است روز خوبی در دادگاه داشته باشید یا روز بدی، و این اغلب تا زمانی که هزینههای هنگفتی متحمل نشوید، مشخص نخواهد شد. توصیه میشود در یک روز عالی در دادگاه، همه چیز را به خطر نیندازید، زیرا گاهی اوقات «ستارهها با هم جور در نمیآیند» و تصمیم قضایی ممکن است نسبت به یک توافق مصالحهآمیز، نامطلوبتر باشد. به جای سپردن آن به دست قاضی که میتواند غیرقابل پیشبینی باشد یا نظرات خاصی در مورد یک موضوع داشته باشد، یک توافق مذاکرهای یا میانجیگری میتواند گزینه بهتری باشد.
۸. آخرین پیشنهاد
اغلب در مذاکرات میشنوید که این «آخرین پیشنهاد» یکی از طرفین است. با این حال، اغلب این درست نیست. همیشه جایی برای مصالحه و بررسی خطرات وجود دارد. همچنین، اگر طرف مقابل پیشنهاد متقابلی ارائه دهد، طرفی که گفته این «آخرین پیشنهاد» اوست، جایی برای رفتن ندارد. آخرین پیشنهاد به ندرت وجود دارد، زیرا حتی اگر بهترین نتیجه را در دادگاه داشته باشید، زمانی که هزینههای بحث در مورد این نکته را کسر میکنید، ممکن است در وضعیت بدتری قرار بگیرید.
اگر در مورد دعاوی مربوط به جبران خسارت مالی در طلاق سؤالی دارید و مایلید شرایط خود را با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار دهید، لطفاً با ترنس ترینور تماس بگیرید.
